قاتل اصلی توسط برادران یک متهم در خارج دستگیر شد | ماجرای عجیب قتل زن ثروتمند در خیابان فرشته
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۴۴۴۰۵
به گزارش همشهری آنلاین، اواخر سال گذشته گزارش قتل زن ثروتمندی در آپارتمانش واقع در خیابان فرشته به بازپرس محمد مهدی براعه اعلام شد. به دنبال اعلام این خبر وقتی تیم جنایی وارد طبقه پنجم برج مسکونی شدند جسد زن ۶۰ ساله را زیر میز ناهارخوری پیدا کردند.
معاینات پزشکی قانونی حکایت از آن داشت که از زمان مرگ ۲ روز میگذرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر در یکی از دستان او سیم شارژر تلفن قرار داشت و در دست دیگرش گوشی موبایل. اینطور بهنظر میرسید که وی به قصد اینکه گوشیاش را شارژ کند از جایش بلند شده اما ناگهان تعادلش را از دست داده و پس از برخورد سرش به میز جان باخته است.
گرچه مرگ زن عتیقهفروش یک حادثه به نظر میرسید اما در بررسیهای میدانی لکههای خون روی فرش و جایی دورتر از کشف جسد پیدا شد؛ لکههایی که نشان میداد زن میانسال در جای دیگری به قتل رسیده و برای صحنهسازی جسدش به آنجا منتقل شده است.
در بازرسی از وسایل خانه نیز آثار خون بر روی یک شمعدانی عتیقه مشاهده شد و دلالت بر آن داشت که زن میانسال با همین شمدانی به قتل رسیده است. از سوی دیگر در آشپزخانه باقیماندههای دو پرس غذا کشف شد که نشان میداد زن میانسال پیش از مرگش میهمان داشته است.
مباشر زن ثروتمند که جسد را کشف کرده بود در تحقیقات گفت: چند روزی بود که از او بیخبر بودم و هرچه زنگ میزدم جوابم را نمیداد. خیلی نگرانش شدم و امروز خودم را به خانهاش رساندم اما هرچه زنگ زدم کسی در را باز نکرد. همسایهها هم از او خبری نداشتند تا اینکه با پلیس تماس گرفتم و پس از ورود به خانهاش با جسد او مواجه شدیم. بعضی از وسایل با ارزش خانه نیز به سرقت رفته است.
در ادامه بررسیها مشخص شد که زن ثروتمند یک خدمتکار افغانستانی داشته که با دوستش به آن خانه رفت و آمد داشتهاند. بدین ترتیب بازداشت ۲ مرد افغانستانی در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت اما کارآگاهان دریافتند که مرد خدمتکار کشور را مخفیانه ترک کرده است. طولی نکشید که پلیس توانست دوست مرد خدمتکار را دستگیر کند اما در تحقیقات وی منکر قتل شد.
در حالی که مراد بازداشت بود، برادران او برای اثبات بیگناهی وی راهی افغانستان شدند و در مزار شریف، خدمتکار فراری را دستگیر کردند و او را تحویل پلیس افغانستان دادند. بدین ترتیب گزارش بازداشت مظنون اصلی پرونده به ایران اعلام شد.
در ادامه تحقیقات، مراد با اثبات بیگناهیاش آزاد شد و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران قرار است پس از مکاتبات با پلیس بینالملل مرد خدمتکار برای تحقیق و بازجویی به ایران تحویل شود.
کد خبر 821593 منبع: ایران برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم قتل قاتل حوادث ایران زن میانسال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۴۴۴۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بخشش عجیب در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی میکرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماسهایشان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بیجانش روبهرو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم میخورد.
همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده میکرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسیها نشان میداد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل میگذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.
برق طلا
آنطور که نزدیکان مقتول میگفتند از مدتها قبل یک نظافتچی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا میرفت و روز قبل پسر نظافتچی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافتچی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.
متهم در همان بازجوییهای مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا میرفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقهای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.
حکم قصاص
متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوانعالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.
شمارش معکوس برای قصاص
با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمیکرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پروندههای قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبهرو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.
چرا قاتل مادر را بخشیدم
میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری میگوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجهای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانهای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل میکنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانهای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفتهام راضی هستم و احساس آرامش میکنم.